استاد کریمی مراغه ای
استاد کریمی مراغه ای سال 1310هجری شمسی در یک خانواده کاملآ متدین و معتقد به اصول و مذهب تشییع و خاندان آل عصمت چشم به دنیای پرآشوبمان گشوده است و گرمی بخش دل مادر بوده و نور امیدی را در دل پدری با احساس و فاضل و متقی روشن کرده است .
دوران کودکی را در جمع خانواده و محدود زندگی فقیرانه ولی با صفا و صمیمیّت خود سپری ساخته است . پدر او مرحوم ذاکر مراغه ای با تحصیلات قدیمه ی خود، شاعریست با احساس که در بازار مراغه به کار شمع ریزی و بقالی مشغول بوده، و با اندک سرمایه ای چرخ سنگین زندگی را به چرخش انداخته بود . گرچه از لحاظ مالی امکانات چندانی نداشته است ولی دارای مناعت طبع بوده که در قبال هر کس و نا کسی سرخم نکرده و با اتکاء به عنایت پروردگار از یک محبوبیت و احترام همگان برخوردار بوده است . در دوران حیات خویش آثاری بس گرانبها از خود به یادگار گذاشته است که مقادیری زیاد از آثار وی هنوز چاپ نشده است . او در زمان حیات خود تربیت فرزند ارشد خویش حسین کریمی را زیر نظر گرفته و برای تعلیم و تربیت فرزند کمربر بسته است .
تحصیلات ، دوران کودکی ،نوجوانی و جوانی :
کریمی تحصیلات اولیه خود را با فراگیری درسهائی از قرآن مجید آغاز و سپس برای اخذ معلومات کلاسیک وارد مدرسه شد و اوایل سال 1320هجری شمسی دست در دست پدر فاضلش قدم به عرصه بازار نهاد . متاسفانه عدم سرمایه کافی نه تنها مانع ادامه تحصیلات آقای کریمی گردید بلکه مانع شد که پدر برای یگانه فرزندش محل کسبی دست و پا کند روی این اصل آقای کریمی بالاجبار برای تامین معاش خود به دستفروشی در بازار مراغه پرداخت و شبها با تنی خسته و رنجور پای درس پدر نشست و به منظور فراگیری زبان فارسی و قرآن مجید و معلومات عربی و کسب مسائل دینی از پدر کسب فیض کرد تا اینکه توانست با استعداد خدادادی خود خوشه چین بوستان پربار پدر فاضلش گردد و آشنایی کامل با اصول دینی پیدا کند .
کریمی روزها در حالیکه در کنار کارگاه کوچک شمع ریزی و بقالی پدر بی وقفه کار می کرد و ساعات بیکاری پشت پیشخوان دست فروشی قرار می گرفت و کوی و برزن شهر را برای فروش اجناس خود زیر پا می گذاشت بی توجه به مشقتهای طاقت فرسای زندگی ترانه های امید را در زیر زبان زمزمه و کلماتی را بهم متصل می کرد بی آنکه به ارزش کار خود متوجه شود با آهنگ و موسیقی مخصوص بخود در می آورد . رفته رفته بازی با الفاظ او را متوجه این واقعیت ساخت که کلمات را برشته کشیده و از جابجائی حروف ،کلمات موزونی را بوجود آورده است . گاه می ایستاد و انچه را که زمزمه می کرد روی ورق پاره هایی می نوشت. ولی دل وجرات آن را نداشت که نوشته – ها و گفته هایش را در محضر استاد خود ذاکر ارائه دهد ، چرا که می دانست پدر از چهره های ادب و شمع محفل ادیبان شهر می باشد . تا اینکه روزی از روزها مرحوم ذاکر مراغه ای در کنار بساط دستفروشی پسرش حسین کریمی چشمش به پاره کاغذی می افتد که روی آن حروف و کلماتی به نظم کشیده شده است و تشخیص داد که پسرش با یک تعلیم و تربیت جزئی روزی و روزگاری در سلک شاعران قرار می گیرد ،ولی واقعیت این است که مرحوم ذاکر هرگز در دوران 15سالگی پسرش نمی توانست این پیش بینی را بکند که فرزند خلفش قد مهای حساب شده اش را جای پای پدر خواهد گذاشت و شاید در آن زمان این تصور نمی رفت که روزی اشتهار و شهرت دست پرورده اش سیمرغ قاف – نشین فضل و ادب و مرزشکن و صدرنشین اریکه اد بیات کشورمان خواهد بود و باز نمی توانست پیش بینی کند که شاگرد مکتب آموز پدر روزی و روزگاری در مقام استادی محافل ادبی قرار خواهد گرفت و شمع جمع ارباب فضل و دانش و شعر و شاعری خواهد بود .
بهر تقدیر پدر استاد دست فرزند خود را بر گرفت و بسوی گلستان و بوستان همیشه پربار شیخ اجل سعدی شیراز برد و این بار باب شعرو شاعری رودرروی فرزند قرار داد و به تدریس فنون فصاحت و بلاغت و قواعد پیچیده شعری پرداخت . حسین کریمی مراغه ای با دلی پر شور و احساس رفیق و دلی پر کینه از بازی زمان با چشمانی کینه توزانه به آنکه در پایمال حقوق انسانها وحشیانه همّت گماشته اند نگریست تضادهای ناروای حاکم بر جامعه را مورد بررسی قرار داد و آنان را در قالب اشعار خود گنجانید . گرچه استاد ذاکر از پیشرفت شاگرد خود خوشحال بود ولی عقیده و ایمانی که به خاندان عصمت داشته افکار فرزند را بسوی قتلگاه سالار شهیدان و ظلم و جنایت یزیدیان سوق داد ناگفته نماند که مرحوم ذاکر همه هفته عزای حسینی را برپا می داشت و به همت این مرد وارسته مراغه ای هیئت شعرا و نوحه خوانان مراغه بنیان گذاشته است و در آن زمان که مراغه فاقد انجمن ادبی بوده ، شعرا و ادبا در زیر بیرق عزای حسینی جمع می شدند و سرودهای خود را به مشتاقان عرضه می کردند و مورد نقد و بررسی و اصلاح استاد قرار می گرفتند ، و حسین کریمی نیز در این مجالس همراه پدر شرکت می جست و از آن بهره می برد. حسین کریمی دستی به سر و صورت مغازه شمع ریزی پدر کشیده و در جوار آن به آب نبات ریزی ، سوجوق فروشی پرداخت تا اینکه در سال 1354پدر را از دست داد و باز دکان پدری را ترک نگفت و همچنان جانشین پدر در دکان و در هیئت شعرا و نوحه خوانان قرار گرفت و زمام امور را با لیاقت و با تجربیاتی که از پدر اندوخته بود بدست گرفت .
آثار حسین کریمی مراغه ای :
وی ضمن سرودن مراثی و ذکر مصیبتهای حضرت حسین (ع) با علاقه ایکه به طنز داشته راه طنز را برای اشعار خود برگزید چرا که بخوبی تشخیص داده بود که تنها از راه طنز و فکاهی می تواند دردها و آلام جامعه را به گوش مسئولین امر برساند و باز متوجه شده بود که تنها می تواند مردم به خواب رفته و بی خبر از مظالم ظلم پیشگان را با شیپور طنز بیدار سازد . روی این اصل سروده های خود را در سال 1338هجری شمسی در قالب یک جلد رنگارنگ به قطع جیبی در سیصد صفحه به چاپ رسانید . هنور چند صباحی از تئزیع کتاب نگذشته بود که جلد اول خاتمه یافت و اشعار آمیخته به چاشنی طنز کریمی دیوار خانه ها را شکست و دست بدست مردم مشتاق شهرهای آذربایجان گردید و اشعارش دهن به دهن در کوچه و بازار پخش شد . استقبال مردم ا یک طرف و به هدف نشاندن تیر خواسته های شاعر از طرف دیگر موجبات تشویق و ترغیب میرزا حسین کریمی مراغه ای را برای چاپ دوم (رنگارنگ) فراهن ساخت ، در سال 1339 جلد دوم رنگارنگ به چاپ رسید و در نتیجه جلد سوم آن را سال 1342به اتمام رساند تشویق و حمایت و علاقه مندی مردم موجب شد که استاد کریمی اشعار طنز و غزلیات خود را در 15جلد تدوین و بچاپ رساند که به شرح زیر می باشد :
جلد اول رنگارنگ چاپ اول 1338 23 بار تجدید چاپ شده است
جلد دوم رنگارنگ چاپ اول 1339 10 بار تجدید چاپ شده است
جلد سوم رنگارنگ چاپ اول 1342 10 بار تجدید چاپ شده است
جلد چهارم رنگارنگ چاپ اول 1345 10 بار تجدید چاپ شده است
جلد پنجم رنگارنگ چاپ اول 1347 10 بار تجدید چاپ شده است
جلد ششم رنگارنگ چاپ اول 1353 10 بار تجدید چاپ شده است
استاد کریمی علاوه بر آثار گرانبهائیکه بنام رنگارنگ تدوین کرده اند دارای آثار ارزشمند و سوزناکی در مراثی خاندان آل عصمت و طهارت در 18 جلد به شرح ذیل می باشد :
(14 معصوم ، انتقام کربلا ، دریای اشک ،گلشن عزا ، بزم غم ف آتشکده کریمی ، غوغای انقلاب ، احرام عشق ، جلا لتها ، کتاب غم ، گلستان کریمی ، بوستان کریمی ، از کعبه تا کربلا ) که تا بحال تجدید چاپ شده و در دسترس مشتاقان قرار گرفته است .
خانواده استاد کریمی :
استاد کریمی از ازدواج با تنها همسر خویش دارای 5 پسر و جمعآ 11 نوه می باشد که همه وهمه پروانگان شمع وجود و مریدان درگاه پدرند و هنوز هم که هنوز است تعالیم مرحوم ذاکر در جمع خانواده کریمی حکمفرماست .
استاد کریمی در حال حاضر شغل پدر را بر اساس علاقه ایکه به کتاب و اشاعه فرهنگ دارد به کتابفروشی تبدیل کرده است و در قسمتی از کتابفروشی در جایگاه خویش با همان کیفیت و صمیمیت پدر مرحومش باقی است و کرسی کوچکی در انتهای مغازه اش و در کنار آن سماور نفتی با چند استکان قرار دارد که این مغازه مرکز تجمع شعرای مراغه ایست که دورادور استاد جمع شده و به رهنمودها و سخنانش گوش فرا می دهند و می توان گفت کلاسی است برای نو آموزان مکتب شاعری.
روزهای جمعه هیئت شعرا و نوحه خوانان تحت رهبری و ارشاد استاد کریمی هر هفته در منزل یکی از شرکت کنندگان برگزار می گردد و علاوه بر آن در ایام مبارک ماه رمضان همه شب بعد از افطار در زیر پرچم هیئت مشتاقان جمع می شوند و روزهای محرم الحرام از اول تا پایان محرم همه روزه مراسم عزاداری ترتیب داده می شود که سخنان حکیمانه استاد رونق بخش این مجالس می باشد . تنها درایام سوگواری اعضای هیئت جمع نمی شوند بلکه ایام اعیاد و جشنهای مذهبی مراسم دیگری برگزار می گردد که در آن از عظمت و شکوه و جلال ائمه اطهار سخن گفته می شود و شعرا سرودهای خود را عرضه می کنند .
دوران میان سالی و پیری :
استاد کریمی با کبر سن تنی سالم و روحیه ای قوی و عزمی استوار و اراده ای آهنین دارد اغلب در سیروسیاحت است و عقیده بر این دارد که انسان بخصوص شاعر همیشه باید سیرو سیاحت داشته باشد روی این اصل سالی چند بار با دوستان مسافرتها به شهرها می کند و هر بار سفرنامه های منظومی ره آورد این مسافرتها ست که در حال حاضر سفرنامه های کریمی در حدود 300 صفحه وزیری آماده چاپ می باشد که در هر یک از ابیات سفرنامه ها دریائی از پند و اندرز گنجانیده شده است . سفرنامه های استاد کریمی همه و همه به شهد پند و اندرز آلوده به طنز می باشد اما سفرنامه زیارت شام و بخصوص که اخیرا به مکه مکرمه مشرف شده اند و سفرنامه مذهبی و عرفانی که تنظیم و تدوین کرده اند نه تنها از نظر قدرت بیان بلکه از لحاظ رعایت اصول و قواعد شعری در نوع خود بی نظیر بوده و توانسته است عظمت اسلام و کنفرانس اسلامی را در یک تابلوی بسیار گویا مجسم سازد ولی متاسفانه این سفرنامه ها مانند دیگر آثار استاد همچنان بدون چاپ باقی مانده است و ای کاش تشکیلات عظیم سازمان حج و زیارت و دست اندرکاران تبلیغات اسلامی همتی برای چاپ این آثار ارزشمند اقدامی کنند و هرچند گاه در میان سفرهای زیارتی از وجود شاعرانی استفاده کنند تا حقایق را منعکس سازند و زیبائیها و روحانیت و عرفانی سفر را بهمگان نشان دهند وی از نادر شاعرانی است که با اکثریت شعرا و نوحه خوانان مکاتبات شعری داشته و دارد که اخوانیات کریمی حدود یک جلد 200 صفحه ای رقعی را شامل می باشد که به چاپ رسیده است .
خصوصیات اخلاقی :
از صفات بارزی که استاد کریمی دارد صفای باطن ، تواضع ، یکرنگی، خاکساری ، ایمان و اعتقادش هرگز اجازه نمی دهد که حتی دوستانش در حضورش غیبت کسی را بکند . صراحت کلام دارد و اندرزگوی که مشتاقان گوهرش مشتاق گوهر کلامش می باشند .با این همه فصاحت کلام و بلاغت و استعداد ذاتی و خدادادی و خلق این همه آثار که هنوز حدود 20000بیت اشعار چاپ نشده ای آماده چاپ دارد و با توجه به استقبال بی حد وحصر مردم از کتابهایش تعجب آور اینجاست که کوچکترین تاثیری در افکار و روحیه فرزند پیر مراغه نداشته و از بخل و حسد گریزان و از غرور و نخوت بدوراست و اگر کسی ناشناخته با ایشان روبرو شود هرگز گمان نمی برد که صاحب این همه گفتار این چنین روحیه تواضع و خاکساری را دارا باشد .
برگرفته از وبلاک: رسانه و فرهنگ ‘اخبار شهرستان مراغه
.
.
:: موضوعات مرتبط:
مشاهیر مراغه ,
,
:: برچسبها:
مشاهیر مراغه ,